گاهی دلم مـیخواد خودم رو بغل ڪنم !
ببرمـش روی تـخت خواب بخوابونمـش، مـلافه بڪشـم روش
دسـتـم ببرم لای مـوهاش و نوازشـش ڪنم
حتـی براش لالایی بخونم
وسـط گریه هاش بگم غصه نخور ((خودمـ)) جان
درسـت مـی شـه ...! اگرهم نشـد به جهنم !
تـمـوم مـیشـه ...! بالاخره تـمـوم مـیشـه !